بدوح؛ فرشته نامه رسان
یکی از جذابترین مباحث دینی- علمی که گاهگاهی بحث های فراوانی هم پیرامون آن انجام می گیرد، مبحث ” علوم غریبه است”. در این نوشته بنا نداریم که در این باره گفتگو کنیم، بلکه فقط به ان قسمتی از مطلب می پردازیم که در حیطه تخصصی ماهنامه دنیای تمبر است یعنی استفاده از ذکر” بدوح” یا فرشته نامه رسان بر روی پاکت های قدیمی!
از جمله علامتها و نشانه ها در پاکتهای قدیمی بدوح میباشد که بیشتر آنرا به حروف ابجد به شکل ۲۴۶۸ یا ۸۶۴۲ و حتی دیگر ترکیبات ۲، ۴، ۶، و ۸ مینوشتند. اگرچه این علائم در پاکتهای دوره رضا شاه هم دیده میشود ولی فراوانی استفاده از این علامت، در دوره قاجار بیشتر است. تا دوره قاجار که هنوز سیستم پستی اروپایی و تمبر وارد ایران نشده بود، نویسندگان نامهها جهت اطمینان از رسیدن نامه، علاوه بر سپردن آن به افراد امین، از واسطههای ماورایی چون بدوح یاری میجسته و عبارت ۲۴۶۸ یا ۸۶۴۲ و یا ترکیبهای دیگر ۲، ۴، ۶ و ۸، که در حروف ابجد واژه بدوح (ب=۲، د=۴، و=۶ و ح=۸) را یادآور میشده و گاه به ندرت خود واژه بدوح را بر پاکت مینگاشتهاند (شکل ۱ و ۲) و جالب آنکه پس از ورود سیستم پستی نوین اروپایی، دست از آن بر نداشتهاند . از علامه حسن زاده آملی چنین نقل شده است «بعضی از نامهها و پاکتهای قدما را دارم که پشت آن بدوح نوشته است که ملک برید و نامه رسان الهی است تا آن نامه را برساند» (شرح دفتر دل، داود صمدی آملی، جلد ۲ صفحه ۶۵).
فرهنگ دهخدا معانی ذیل را برای بدوح آورده است. «۱- نام ملک حافظ نامهها ۲- نام جن و به قولی فرشتهای که اعمال خارق العاده به او نسبت دهند، و در علوم مکنونه نام او را با حروف یا با اعداد نگارند و خواصی برای آن قایلاند، ازجمله برآنند که چون نام او را بر پشت نامه و پاکت نویسند، زود به مقصد رسد (فرهنگ معین، جلد ۵). چهار شکل است که بطور رمز نشان دهنده نوعی طلسم است. و اعتقاداتی از این قبیل درباره آن رایج است. مسافری که این کلمه را همراه داشته باشد میتواند شب و روز بی خستگی سفر کند… نامهای که این کلمه در آن درج شود به مقصد میرسد…» همچنین در فرهنگ فارسی عمید برای بدوح چنین آمده است: در باور قدما، فرشته موکل بر نامهها و مراسلات. سابقا بالای نامهها مینوشتند یا بدوح.
ابجد نام اولین صورت از صور هشت گانه حروف جُمّل میباشد. نام مجموع صور هشت گانه که همان ترتیب الفبای مردم فنیقیه بوده بدین نحو است: ابجد، هوز، حطی، کلمن، سعفص، قرشت، ثخذ، ضظغ و در حساب جُمّل ، الف تا ط به ترتیب، نماینده ۱ تا ۹، ی تا ص به ترتیب، نماینده ۱۰ تا ۹۰، و ق تا غ به ترتیب نماینده ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ میباشد (فرهنگ دهخدا). باید توجه کرد که حروف فارسی گ-چ-پ-ژ در حروف ۲۸ گانه ابجد وجود ندارد. بنابراین اعداد نسبت داده شده برای این حروف را برابر با اعداد متناظر با ک-ج-ب-ز در نظر میگیرند. به عبارت دیگر گ=۲۰، چ=۳، پ=۲ و ژ=۷٫ در این حالت به هر کلمه میتوان یک عدد را نسبت داد. مثلا عدد نسبت داده شده به “علی” که از حروف ع=۷۰، ل=۳۰ و ی=۱۰ تشکیل شده است برابر است با ۷۰+۳۰+۱۰=۱۱۰٫ یکی از کاربردهای حساب ابجد ماده تاریخ است. یعنی تاریخ وقایع مهم را با ترکیب حروف ابجد به صورت یک کلمه یا یک عبارت یا یک جمله معنی دار یا شعر در میآورند که با به خاطر سپردن آن، تاریخ مزبور را حساب کنند. از جمله ماده تاریخها، لوح عدل مظفر میباشد که کتیبه آن در میان دو شیر و خورشید در سردر کاخ بهارستان (ساختمان مجلس شورای ملی) نسب شده بود. این دو کلمه ماده تاریخ مشروطیت ایران است، که به حساب ابجد معادل ۱۳۲۴ هجری قمری، یعنی تاریخ گشایش مجلس میباشد. این عبارت به معنای عدالت مظفرالدین شاه قاجار است که با نسب آن بر سردر مجلس نشانگر مشروطیت و نام پادشاه امضا کننده و نخستین پادشاه اجرا کننده آن میباشد.
علامه حسن زاده آملی میفرمایند اصل محبت و عداوت در این نه حرف ا ب ج د ه و ز ح ط است و آن بر دو قسم است نحس و سعد. نحوست آن را ا ج ه ز ط است که حروف مفرده است. و سعادت آنکه جهت محبت و دولتهای عظیم و بطلان السحر از لفظ ب د و ح حاصل میشود که عددش ۲۰ است (شرح دفتر دل، داود صمدی آملی، جلد ۲ صفحه ۶۴). همچنین این نه حرف را میتوان به گونهای در یک مربع از مرتبه ۳ قرارداد که مربع حاصل یک مربع وفقی باشد یعنی حاصل جمع اعداد هر سطر و هر ستون و هر دو قطر برابر (۱۵) باشد که آن را روی پوستی مینوشتند و جهت مصون نگاه داشتن خانه از تاخت و تاز، آن را در جایی پنهان میکردند. با چهار حرف بدوح مربعهای دیگر از مرتبه ۴ ساخته میشود به طوریکه هر کدام از حروف ب د و ح در هر سطر و هر ستون آن فقط یک بار ظاهر میشود، و برای آن خواصی قائل بودند که به مربع لاتین معروف است. مربعهای وفقی و لاتین امروزه در ریاضیات کاربردهای فراوان دارد.
اکنون به دیگر علامتها روی پاکتهای قدیمی میپردازیم. از جمله اعتقادات مسلمانان این است که شروع هر کاری که با نام خدای متعال همراه باشد به سرانجام نیک ختم شود. بر این اساس پاکتهای قدیمی نیز از این امر مستثنی نبوده و با الفاظ مختلف نام خدا را بر پاکتها مینگاشتهاند. همچون هوالمستعان، هوالهادی، هوالحی، هو، هو ۱۱۰و … که مراد از هو ذات مقدس باری تعالی است (شکل ۴و۹). و هو ۱۱۰ همان هوالعلی است به معنای او خدای بلند مرتبه میباشد. از جمله دیگر علامتها، دعا برای به سلامت رسیدن پاکت به مقصد است که با الفاظی همچون وصوله به الخیر، وصوله به الخیر و السلامه و… همراه بوده است . همچنین با کلماتی مثل هوالهالحی الحافظین تعالی، یاحفیظ العالی العزیز، یا حفیظ تعالی، یاحافظ، حفیظ و یاخیرالحافظین و… هردو منظور را داشتهاند
در آخر به واژه قطمیر میپردازیم که در برخی از پاکتها نوشته شده است. معنای قطمیر که یک کلمه عربی است پوست هسته خرما میباشد که کنایه از چیز کم ارزش یا بی ارزش است. شکل استفاده قطمیر در پاکتها به شکل ساده قطمیر یا قطمیر است و … میباشد که گاه به تاکید دو یا سه بار مینوشتند . ظاهراً برای مصون نگه داشتن پاکت از دسترسی یا دزدیدن نوشته میشد که چیز با ارزشی داخل پاکت وجود ندارد. نویسندگان این علامت همراه با دیگر علامتها همچون ۲۴۶۸امیدوار بودند که پاکت سالم به مقصد برسد
با تشکر از: بهروز نصر اصفهانی و پرویز سهندی